سلام من يه دختر ٢٠ ساله هستم
از وقتي يادم مياد هيچ تصميمي خودم برا خودم نگرفتم، بيرون رفتن، انتخاب رشته، كلاس رفتن و خيلي چيز هاي ديگه حتي انتخاب كردن لباس هم به عهده خودم نبوده
هميشه به خودم ميگم بزرگ بشي درست ميشه يكم صبر كن، تحمل كن ولي تا كي صبر كنم؟؟
٢٠ سالم شده و حتي نميذارن با دوستام بيرون برم
به اندازه كافي بهم پول نميدن واسه اينكه كنترلم كنن و سر كار هم به هيچ عنوان نميذارن برم
الان تو اين وضعيت كرونا و قرنطينه كه دانشگاه هم تعطيله من فقط اجازه دارم ماهي يه بار با دوستام برم بيرون پوسيدم تو خونه بخداااا
هيچ كاري هم نكردم كه اعتمادشون رو از دست بدن، هميشه درس خون بودم، خودشون هم الكي ميگن ما بهت اعتماد داريم، نميدونم ديگه چيكار كنم
خودشون هم دليل كاراشون رو نميدونن و وقتي ازشون دليل ميخوام جوابمو نميدن يا مثلا ميگن اگه يه كلمه ديگه حرف بزني كلا هيچ وقت پاتو از خونه نميذاري بيرون
هميشه حسرت كارايي كه هم سن و سالام ميكنن به دلم ميمونه، مگه من چيم از بقيه كمتره؟
حتي دانشگاه هم خودشون من رو ميرسوندن و ميومدن دنبالم با اينكه كاملا راحت با اتوبوس ميشد برم بيام
نميذارن يكم حس مستقل بودن داشته باشم
اعتماد به نفسم اينقدر كمه كه تو سوپرماركت روم نميشه خريد كنم
تا يه جايي حق دارن نگران من باشن و محدوديت ايجاد كنن ولي ديگه تو اين سن اين ميزان محدوديت غير منطقيه
واقعا ديگه كم آوردم هرشب گريه ميكنم دارم مشكل اعصاب پيدا ميكنم و پرخوري شديد گرفتم و افزايش شديد وزن، ترجيح ميدم كل روز بخوابم و انگيزه اي براي بيدار شدن ندارم همون بخوابم اعصابم اروم تره
تا كي جاي من قراره زندگي كنن؟
زشته ٢٠ سالت باشه به دوستات بگي مامانم نميذاره بيام بيرون
همش بايد بهونه بيارم دوستامو بپيچونم كه ضايع نباشه
تو اين سن دغدغه فكريت اين باشه خنده داره